ویکی‌پدیا نوشته گنجشک‌ها پرتعداد‌ترین پرنده‌ها در کره‌ی زمین هستند. نزدیک‌ترین حیوان وحشی به زندگی انسان‌ها که برعکس خیلی از حیوانات از کوه و دشت و جنگل فراری‌اند و به زندگی شهری پناه آورده‌اند. این یعنی زندگی شهری فقط گونه‌ی انسان‌ را معتاد خودش نکرده و دست کم یقین داریم گنجشک‌ها هم با طناب پوسیده‌ی ما به چاه رفته‌اند.
کم‌ترین جنایت شهر، پاک‌کردن رنگ‌های واقعی از زندگی انسان است. با این همه، یک نیمه‌شب‌هایی که بِایستی روی ارتفاعی مثل کوه خضرنبی‌
(ع) قم، بعد از اینکه تمام شهر و زندگی شهری شده‌‌ی قمی‌ها را سیر کنی و سرت را به راست‌ترین نقطه بچرخانی، بعد از آخرین خانه‌ها، فیروزه‌ای گنبد و گلدسته‌هایی قاب می‌شود پیش چشمت که صدایش می‌زنند مسجد جمکران. یک فیروزه‌ای واقعی.
ویکی‌پدیا درباره‌ی گنجشک‌ها چیزهای دیگری هم گفته. اما هیچ‌کدام از کاربرانش، متصدیانش و سرمایه‌گذارانِ شهری‌شده‌اش، هیچ‌وقت نخواهند فهمید که گنجشک‌های قم، در حاشیه‌ی زندگی شهری‌، خانه‌ای دارند به اسم جمکران. 
محض خاطر گنجشک‌ها، کاش جمکران هیچ‌وقت «شهری» نشود.

 

 

 

مچاله‌ها:
یک. خدایا، من را در شهر و زندگی شهری نمیران.
دو. سوم رمضان یک روز معمولی نیست.
[دست کم می‌تواند آدم را یاد شب سوم محرم بیاندازد]
سه. پنج‌سال پیش با خودم عهد کردم یک‌روز درباره‌ی گنجشک‌های جمکران بنویسم.

 

دعای روز سوم:
اللهمّارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ و التّنَبیهَ و باعِدْنی فیهِ من السّفاهة و التّمْویهِ و اجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ.
خدا! عقل و درکم رو زیاد کن، از نفهمی و اشتباه دورم کن و از هر چی نعمت و رزق و روزی که امروز داری می‌فرستی پایین،‌ یه سهمی هم مال من بذار کنار. ای از همه بخشنده‌ها بخشنده‌تر!